شعر و متن ادبی

غزل *بوسه جای قند*

جمعه, ۲۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱ ق.ظ

دلم سر می خورد  از  استکان  چایی ات گاهی

نپرس از من ، که آیا بوسه جای قند ··· می خواهی؟؟؟


خیال مبلمان  پرت  خیال بوسه بازی هاست

بیا ··· ای آنکه لبهای  مرا تا بوسه ، همراهی


به  شیرین  بازی    بالا  بلندی های  لبهایت 

چه مشغولم ··· که منعم  کرده اند از هر چه  کوتاهی


کشیدم  دست بر پیراهنت ، روحم  معطر  شد

کشیدی نازک  و کشدار  و ناز آلوده تر ··· آهی


"رخ" ات را  پیش  آوردی ، "دو خانه" ··· سمت چشمانم

چه می دانستم  آخر "مات"  خواهد  شد چنین  "شاهی"


خدا  از حبه  قند  کوچک  لبهات  سهمم کرد

خدا  هم  دوست  می دارد  تو  را حوای  گمراهی


¤¤¤

تو  را  با  چای  و شعر و بوسه  می آمیزم و آخر

مرا  از  یاد خواهد  برد ··· حتی کاغذ   کاهی


تهمتن غلامی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۲۷
تهمتن غلامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی