شعر و متن ادبی

ﺗﻮ  ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ  ﻭ  ﻣﻦ  ﭘﺮ  ﺷﻮﺭ  ﻣﯿﺸﻢ

ﯾﻪ ﺷﻤﻊ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﻡ ﻧﻮﺭ  ﻣﯿﺸﻢ


ﻧﮕﻮ   ﻋﺸﻘﻢ   ﺩﺍﺭﻩ   ﺗﺤﻠﯿﻞ   ﻣﯽ ﺭﻩ

ﭼﺸﺎﻣﻮ   ﺭﻭﺕ   ﺑﺒﻨﺪﻡ  ، ﮐﻮﺭ  ﻣﯿﺸﻢ


#تهمتن  غلامی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۵
تهمتن غلامی

گر چه دنیا  آبرویم  را  هزاران بار ریخت

بارها روی  لبم ،  لبخند  معنی دار  ریخت

¤¤

تا زلیخا هرزه گی را  یوسفی  تاوان دهد

خشت  خشت  آبروی  قصر پوتیفار  ریخت

¤¤

حتم  دارم  باز ، سهم  حیله ی روباه  شد

زاغک قصه  پنیری را که از منقار ریخت

¤¤

آه ··· شاید که خدا یک شب به نیشابور رفت

هفت شهر عشق  را  در دفتر  عطار ریخت

¤¤

"دست" و "پا" زد هر چه شیطان محض بد گویی ی تو

همچنان  عشق  از  "زبان"  میثم  تمار  ریخت

¤¤

"نوشدارویی و بعد از مرگ" می آیی به دست

"شهریار" تو  به  کام عشق زهر مار ریخت

¤¤

شاهنامه آخرش خوش نیست ، وقتی این چنین

شانه ی مردانگی هایم  "تهمتن" وار  ریخت

¤¤

آجر آجر بر سرم  آوار  شد ، تا  طرحی از-

خنده های  آجری رنگ  تو  را معمار  ریخت

¤¤¤

¤¤¤

دیگر از سوزش چگونه در امان دارم ؛ بگو

شعرهایی که ، بر آن  خاکستر سیگار ریخت


<><>

تهمتن غلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۷:۴۷
تهمتن غلامی

♡تقدیم  به  همسرم ♡



و از کیفم  مداد   رنگی و دفتر  در آوردم

تو را در دفتر  نقاشی ام  محشر در آوردم


مداد قهوه ای  موی  تو را بر  شانه ها آویخت

و  موهای تو  را  از قهوه ای  بهتر در آوردم


مداد آبی ام ، از بس که با  احساس لمس ات کرد

به  چشمت  تا  رسیدم  چشمهایی  تر  در  آوردم


نمی ارزد  به  انگشت تو و  آن  نازکی ها  هیچ

من  از  رنگ  طلایی  هر چه  انگشتر  در آوردم


دل  هر  کاغذی  می لرزد از  تصویر  زیبایت

تو  را  از  هر چه  زیبایی ست ، زیباتر  درآوردم


کمی ،  از  صورتی  بر صورتت  پاشیدم  و  آنگاه

به  سمت  صورتی هایت   دوباره  پر  در آوردم


کلاس اولم  بود و ···  مداد  قرمزم  دل  بود

"کشیدم"  دست و از آغوشهایت  سر در آوردم



معلم  آمد و ··· ترسیدم  از دزدیدن ات ··· ای  وای

سریع  از  دفترم   نقاشی  دیگر  در آوردم



(تهمتن غلامی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۲:۳۷
تهمتن غلامی

عشق بعد از تو  به پای هرزه گی ها مانده است

یوسفی  در بند  احساس  زلیخا  مانده است


شاه بیت این غزل جایی ست که مجنون تو

آبروی کاسه اش در دست لیلا مانده است

  

خواستم  یک  عمر پای  تو فداکاری کنم

ریز علی با کوه غمهای تو  تنها مانده است


حبه قند بوسه هایم  در دهانت  حل  نشد

ذهن لال من در این حل ل معما  مانده است 


پا نمی دادی و از این پا و آن  پا کردنت

باورم  شد  قلب  من  زیر قدمها مانده است


ها کشیدم روی ذهن پنجره  اما  هنوز

نام تو درباورانگشت من جا مانده است



" تهمتن غلامی "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۷ ، ۰۸:۳۲
تهمتن غلامی


کی عشقش  رو  واسه تو  روزی کرده

واسه دوس داشتنت خود سوزی کرده

نخی از موتو   از  سوزن  ردش  کرد

رو  قلبش   اسمتو   گلدوزی   کرده


تهمتن غلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۱۰:۲۹
تهمتن غلامی

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۱۰:۲۵
تهمتن غلامی

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۱۰:۲۵
تهمتن غلامی